سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابزار هدایت به بالای صفحه

n
لوگو
 

دانشنامه مهدویت
انتظار

دانشنامه عاشورا

پخش زنده اماکن متبرکه
آمار و اطلاعات
با ذکر خدا دلها زنده می شود . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

اطاعت نصفه و نیمه

بسیاری از افراد بودند که از همان ابتدای راه، امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند و همراه ایشان به کربلا نیامدند. اما افرادی هم بودند که با امام هم پیمان شدند و تا کربلا و حتی روز عاشورا همراه امام بودند. اما چنان باختند که تا قیامِ قیامت لکه‌ی ننگ آن باخت، باقی خواهد ماند و انگشت حیرت به دندان عالمیان.

ضحاک بن عبدالله مشرقی فردی است که با امام هم پیمان می‌شود و حاضر است در رکاب امام بجنگد. البته مشروط! تا وقتی که امام سربازانی داشته باشد و تنها نباشد و جنگیدن او فایده داشته باشد.

روز عاشورا وقتی که با شهادت بیشتر یارانِ امام، کم کم تنهایی حضرت نمود پیدا می‌کند، خدمت امام می‌رسد و شرطش را گوشزد می‌کند و با اسبی که از قبل در میان خیمه‌ها پنهان کرده بود می‌گریزد. (نامه‌ها و ملاقات‌های امام حسین علیه السلام ص324؛ عبرات المصطفین، ج2، ص54؛ حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج3، ص229؛ فرهنگ عاشورا، ص269.)

هر چه تفکر در احوال این افراد شود کم است، باید بیش از پیش مراقب خود و اعمالمان باشیم. سختی‌ها و گرفتاری‌ها و مصیبت‌های روز عاشورا را به چشم خود می‌بیند، تنهایی و مظلومیت امام و اهل بیتش را می‌بیند، اما چه می‌شود که در این لحظات حساس و سرنوشت ساز امام را تنها می‌گذارد؟

برای ما که اینها را در روضه‌ها می‌شنویم و خونمان به جوش می‌آید و می‌سوزیم و آرزو می‌کنیم که کاش در کربلا بودیم و حضرت را حمایت می‌کردیم، بسیار باید درس آموز باشد. چه بسیار یا لیتنا کنّا معک (ای کاش در صحرای کربلا در رکابت بودیم) می‌گوییم، اگر بودیم آیا تا آخرین نفس، تا آخرین قطره خون خود ثابت قدم بودیم؟ چرا راه دور برویم؛ اکنون در راه امام و اهداف قیامش ثابت قدم هستیم؟ جنگیدن در رکاب امام و یا حتی مبارزه با امام منحصر در میدان کربلا نیست!